-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:8078 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:202

چرا كافر نجس است؟ اين نجس بودن به چه معنا است؟ اگر جنبة معنوي دارد چه ربطي به بدن او دارد؟

نجاست و طهارت از احكام اعتباري است كه شارع مقدس به جهت مصالحي آنها را جعل و تشريع كرده است. در اين مورد آيا مي توان پذيرفت كه انساني به جهت شرك يا به جهت كفر نجس باشد و بايد مسلمانان از او اجتناب و دوري كنند؟ قرآن نجاست را براي مشركان در آية شريفه: يا ايها الّذين آمنوا انّما المشركون نَجَس فلا يقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا[1] اعتبار كرده در اين آيه خطاب به مؤمنان ميفرمايد: مشركان ناپاكند، لذا نبايد پس از امسال نزديك مسجد الحرام شوند.

درميان فقها و مفسران دربارة كلمة نجس در اين آيه كه آيا به معناي فقهي نجاست است يا به معناي مطلق پليدي است، محلّ بحث و گفتگو است.[2]

مرحوم آيت الله حكيم دربارة دلالت اين آيه بر نجاست فقهي مشركات تشكيك ميكند[3] و ميفرمايد: اگر از اين آيه نجاست مشركان ثابت شود، نجاست ذاتي آنان ثابت خواهد شد، ولي در دلالت اين آيه بر نجاست آنان شك و ترديد است. شايد اين آيه ميخواهد از راه يابي مشركان به مسجد الحرام ممانعت كند و مسلمانان را تحريك كند كه از آنان دوري كنند و كم كم مشركان از مكّه و اطراف مسلمانان بروند يا دست از شرك برداشته و ايمان بيآورند.

بر فرض اين كه اين آيه دلالت بر نجاست ذاتي مشركان بكند و قائل بشويم كه انسان هاي مشرك نجس العين هستند نمي توان از اين آيه نجاست كافران و اهل كتاب را كه مشرك نيستند اثبات كنيم، چون يهودي ها و نصراني ها و مجوسي ها كه اهل كتاب هستند مشرك نيستند. آنان مدعي هستند كه ما موحّد هستيم و براي خدا شريك قائل نيستيم. از آية (قالت اليهود عزير ابن الله) يا (قالت النصاري المسيح ابن الله)[4] استفاده نمي شود كه آنان مشركند چون اين ها انحرافات فكري است كه آنان دارند.[5]

امّا روايات دودسته هستند برخي از آنها دلالت بر نجاست و پرهيز از كفّار دارد و برخي دلالت بر پاك بودن آنان دارد:

ابوبصير ميگويد از امام باقر(ع) يا صادق(ع) پرسيدم آيا مسلمان ميتواند با يهودي يا نصراني مصافحه كند، حضرت فرمود: از زير لباس اشكالي ندارد و اگر مصافحه دست به دست بود(تماس بدني) دستت را بشوي.[6]

روايت صحيح علي بن جعفر(ع) از برادرش امام موسي بن جعفر(ع) از هم غذا شدن با مجوسي در يك ظرف غذا و مصافحة با او سؤال ميكند حضرت ميفرمايد: جايز نيست.[7]

از طرفي رواياتي داريم كه دلالت بر پاك بودن آنان دارد:

معاويه بن عمار ميگويد: از امام صادق(ع) دربارة لباس هايي كه مجوسي ها ميدوزند (مي بافند) در حالي كه آنان خبيث هستند و شرب خمر مي كنند و زنانشان بر آن حال هستند آيا مي توانم در آنها نماز بخوانم؟ فرمود: آري.[8]

عبدالله بن سنان ميگويد پدرم از امام صادق(ع) پرسيد: من لباسي را به ذمّي (اهل كتاب) عاريه مي دهم و مي دانم كه او شراب مي نوشد و گوشت خوك ميخورد آيا وقتي كه لباس را به من بر گردانيد بايد آن را بشوييم و نماز در آن بخوانيم؟ حضرت فرمود: نماز در آن بخوان و نيازي به شستن آن نيست.1[9]

اسماعيل بن جابر ميگويد: از غذاي اهل كتاب سؤال كردم فرمود: چون در ظرفهايشان خمر و گوشت خوك مي ريزند از غذاي آنان نخور.2[10]

از اين روايت معلوم ميشود كه اگر به خاطر نجاست خمر و گوشت خوك نبود غذاي آنان نجس نبود و روايات ديگري كه دلالت بر پاك بودن اهل كتاب مي كند، فراوان است. گرچه برخي از فقها اين گونه روايات را حمل بر تقيه يا بر عدم علم به نجس شدن اشيايي كه در اختيار آنان است، كرده اند، ولي از يك طرف اجماع فقها بر نجاست اهل كتاب و كفار ديگر و از طرفي رواياتي كه دلالت بر نجاست آنان دارد حمل كردن اين دسته از روايات بر تقيه (با توجه به اين كه اهل سنّت ميگويند كفار پاك هستند و نجاست آنان به واسطة استعمال خمر و گوشت خوك و عدم رعايت نجاسات است)[11] بعيد نيست.

اما بسياري از فقهاي معاصر اين دسته از روايات كه دلالت بر پاك بودن ذاتي كفّار دارد ترجيح داده اند، چون آن اجماع بر نجاست، گنگ و بي زيان است؛ زيرا معلوم

نيست كه مراد آقايان و علما نجاست ذاتي است يا نجاست عرضي؛ زيرا اجماع به اصطلاع علم اصول دليل لبّي است و لسان (زبان) ندارد؛ يعني معلوم نيست كه اجتماع فقها بر نجاست اهل كتاب، نجاست ذاتي بوده يا نجاست عرضي. بنابراين، اجماع نمي تواند دليل محكمي بر نجس بودن ذاتي اهل كتاب يا مطلق كفار باشد.

از طرف ديگر روايات دالّ بر معاشرت و هم غذا شدن و ازدواج با زن كافره و خريد اشيا از كفّار، فراوان است. به اضافة ظاهر اين آيه كه ميفرمايد: و طعام الّذين اوتوالكتاب حلّ لكم و طعامكم حلّ لهم؛3[12] غذاي اهل كتاب براي شما حلال است و غذاي شما براي آنان حلال است.

بنابراين، قائل به طهارت ذاتي اهل كتاب ميشوند و اگر با شراب و گوشت خوك و مردار نجس نشوند و مراعات نجس و پاكي را بكنند پاك خواهند بود. البته پرهيز از آنان مخصوصاً براي افراد ضعيف الايمان لازم و ضروري است و با توجه به روايات و اجماع و آية انما المشركون نجس احتياط در اجتناب از اهل كتاب است.

از مراجع فعلي كه اهل كتاب را پاك مي دانند آيات عظام فاضل، تبريزي، سيستاني، وحيد خراساني و رهبر معظم انقلاب ميباشند.4[13]

كفّار غير اهل كتاب و مشركان و منكران اديان آسماني يا دشمنان اهل بيت يا غلاه، يعني كساني كه امامان را خدا مي دانند نجس ميباشند.[14]

علّت نجاست آنان بر كسي روشن نيست و فلسفة واقعي آن را نمي دانيم. اصولاً فلسفة احكام در بسياري از موارد بيان نشده و بر كسي معلوم نيست.امّا آيا كفار غير اهل كتاب و ملحدان و مشركان وغلات (غلو كنندگان) ناصبي ها (دشمنان اهل بيت(ع)) نجس العين (نجس ذاتي) هستند يا نه؟ خود بحث مفصلي مي طلبد. مرحوم شيخ انصاري فرموده است: ربّما يتأمل في تحقّق الاجماع علي نجاسته كلّ كافر؛[15] چه بسا در تحقق اجماع بر نجاست هر كافري جاي بحث و تأمل است.

عمده دليل فقها بر نجاست كفار و ... اجماع است. تكميل اين بحث و ورود به بحث اجتهادي مفصل فرصت بيشتري مي طلبد. البته اين سؤال و تحقيق در جواب سؤال مطرح شده به جهت اين كه يكي از بحث هاي روز است لازم و ضروري است. ما در اين مسئله في الجمله جواب و نظر خودمان را و نظرية فقها و مراجع عظام را مطرح كرديم. و لله الحمد.

خلاصة بحث:

1ـ احكام وضعي (طهارت و نجاست) مانند احكام تكليفي (وجوب و حرمت) اعتباراتي است كه توسط شارع جعل شده پاكي و نجس بودن چيزي به اعتبار شارع منوط است.

2ـ ادعاي اجماع (علما از قديم تا جديد) بر نجاست كفّار شده است. و اين اجماع نمي فهماند كه مراد نجاست ذاتي است يا نجاست عرضي.

3ـ روايات مربوط به طهارت و نجاست بيشتر مربوط به كفّار اهل كتاب (يهودي و نصراني و مجوسي) است و از ساير كفّار كمتر سخن به ميان آمده است.

4ـ آية انّما المشركون نجس دلالتش بر نجاست فقهي محل بحث و ترديد است شايد به معناي پليدي آنان باشد.

5ـ مشرك بودن اهل كتاب قطعي نيست.

6ـ خوردن از طعام كفّار اهل كتاب به مضمون آية شريفة طعام الّذين اوتوا الكتاب حلّ لكم، ميتواند دليلي بر طهارت آنان باشد گرچه برخي از ادله طعام را بر گندم و حبوبات كه به دست اهل كتاب پخته نشده باشد حمل كرده اند.

7ـ روايات دالّ بر نجاست و طهارت اهل كتاب متعارض هستند.

8ـ عمده دليل بر نجاست اهل كتاب و غير آن اجماع است كه به نظر شيخ انصاري اين اجماع قابل تأمل است و از اعتبار آن چناني برخوردار نيست.

9ـ شايد طرح نجاست كفّار از طرف شارع يا امامان به منظور جدايي و كناره گرفتن مسلمانان از آنان باشد به خاطر اينكه تحت تأثير افكار و روش و منش آنان قرار نگيرند.

10ـ فقهاي عظام نجاست كفّار غير اهل كتاب (مانند كمونيست ها، مشركان، غلات، منكران ضروري دين كه به انكار خدا و رسول بر گردد) را مقروض و متيقن محسوب كرده اند، لذا از آن كمتر بحث كرده اند در حالي كه جاي بحث دارد.

11ـ در بحث اين كه نجاست كفار ذاتي است يا عرضي؟ در مورد اهل كتاب نظرية برخي از فقهاي عصر حاضر بر طهارت آنان بود و اگر نجس باشند نجاست عرضي دارند.

اين ها خلاصة بحث هاي طرح شده در اين مورد بود. بحث مفصل نياز به فرصت بيشتر دارد.

[1]توبه (9) آية 28.

[2]مرحوم صاحب جواهر ميفرمايد: ظاهر از كلمة نجس در اين آيه به ضميمةقرائن ديگر دلالت بر نجاست مشركان دارد و بقية كفّار را به حكم عدم القول بالفصلملحق به شرك ميكند و نجاست آنان را نير به اين آيه به ضميمة قراين ديگر ثابت ميكند.(جواهر، ج 6، ص 42).

[3]مستمسك العروه الوثقي، ج 1، ص 369.

[4]توبه (9) آية 30.

[5]مستمسك، ج 1، ص 369.

[6]مستمسك، ج 1، ص 370، به نقل از وسائل الشيعه، باب 14 از احكام نجاسات،ج 5.

[7]همان، حديث 6.

[8]همان، ص 370، به نقل از وسائل الشيعه، باب 73 از ابواب نجاسات.

[9]همان، ص 371؛ به نقل از وسائل الشيعه، باب 74 از ابواب نجاسات.

[10]همان، ص 372، به نقل از وسائل الشيعه، باب 54 از ابواب نجاسات.

[11]همان.

[12]مائده (5) آية 5.

[13]توضيح المسائل مراجع، ج 1، مسئلة 106 و ذيل آن و اجوبه الاستفتائات،ج 1، سؤال 324 و 325.

[14]همان.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.